امروز سه شنبه  ۲۶ تير ۱۴۰۳
۱۴۰۳/۰۳/۲۳- ۱۲:۵۶ - مشاهده: ۶۲۹

سیاستگذاری راهبردی: رهیافت‌ها و عناصر تشکیل‌دهنده

عباس مصلی نژاد

نویسنده معتقد است، سیاست گذاری راهبردی بخشی از ضرورت ­های حکمرانی در هر کشور می ­باشد. تا اواسط دهه 1370 شمسی ادبیات سیاسی ایران، با بسیاری از مفاهیم سیاست گذاری عمومی و شعبه ­های مربوط به آن از جمله سیاست گذاری راهبردی بیگانه بوده ­است و از این زمان به بعد است که گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران در اجرایی سازی مفاهیم و نظریه ­های سیاست گذاری عمومی‌پیشگام شده و توانسته ­است، زمینه تولید ادبیاتی را فراهم آورد که زیرساخت­ های لازم برای حکمرانی در فضای ابهام را ساده و امکان ­پذیر سازد. نویسنده قبلاً در موضوع سیاست گذاری راهبردی دو کتاب با عناوین سیاست ­گذاری راهبردی در تئوری و عمل و سیاست گذاری راهبردی قدرت ­های بزرگ و بازیگران منطقه ­ای را تالیف کرده ­است و انتشار کتاب حاضر و جلد سوم از مجموعه سیاست گذاری راهبردی بر اساس تبیین رهیافت ­ها و عناصر تشکیل ­دهنده قدرت، امنیت و تصمیم ­گیری راهبردی شکل گرفته ­است.

          نویسنده بیان می ­کند، در شرایطی که ما شاهد تحولات موج چهارم تکنولوژیک در قرن 21 می­ باشیم و این امر بر اهداف، سیاست­ ها، برنامه ­ها و الگوی رفتاری کشورها تاثیرگذار بوده ­است، لازم است تا تصمیم ­گیران عرصه حکمرانی در کشورها به این موضوع واقف باشند که برای حفظ صلح در شرایط تهدید دائمی و آشوب­زده ساختاری باید از چه گزینه ­هایی برای صلح پایدار، ثبات، قدرت و امنیت ­سازی استفاده کرد و بر اساس دیدگاه نظریه­ پردازان در این خصوص، نظریه­ های سیاست گذاری راهبردی باید به چگونگی انتخاب گزینه ­های راهبردی و انتخاب ­های ممکن برای تحقق امنیت، ارتقای قدرت و صلح­ سازی در محیط راهبردی خود بپردازند. درک دقیق از مفهوم سیاست گذاری راهبردی در ادبیات سیاسی به معنای شناخت الگوهای توزیع قدرت در محیط اجتماعی، اقتصادی، منطقه ­ای و بین ­المللی است و شناخت معادله قدرت، زیرساخت ­های امنیت ملی کشورها را شکل می ­دهد. واقعیت سیاست گذاری راهبردی با نشانه ­هایی از قدرت ­سازی، امنیت­ سازی و الگوسازی کنش پیوند یافته است. به این ترتیب، مفهوم سیاست گذاری راهبردی رابطه نزدیکی با مفهوم قدرت و چگونگی پیوند آن با ساختار سیاسی دارد. در این راستا و با توجه به محدود بودن منابع قدرت، هیچ کشوری بدون درک دقیقی از فرایندهای سیاست گذاری و هدف­ گذاری در این ارتباط نمی ­تواند به مطلوبیت ­های موثری در محیط رقابتی داخلی، منطقه­ ای و بین ­المللی نائل شود. 

در واقع، همانگونه که هدف اصلی سیاست گذاری عمومی و سیاست گذاری اقتصادی مبتنی بر افزایش رفاه اقتصادی است، هدف اصلی سیاست گذاری راهبردی نیز کاهش تهدیدها، بقای سیاسی و افزایش امنیت است. البته شکل­ بندی سیاست گذاری راهبردی هر کشوری با دیگری متفاوت است. کشوری که ساختار دولت ­محور دارد، طبیعی است که برنامه ­ریزی­ های دولتی نقش موثری در آینده سیاسی و شکل­ بندی عمومی آن جامعه دارد و کشورهای نهادمحور دارای فرایندهای متفاوتی از سیاست گذاری راهبردی هستند. کتاب طی 15 فصل به بررسی رهیافت ­ها و عناصر تشکیل ­دهنده سیاست گذاری راهبردی می ­پردازد.

در فصل اول با عنوان پرسش ­های سیاست گذاری راهبردی، مفهوم، روش ­شناسی، اهداف و مدل ­های سیاست گذاری راهبردی و بازدارندگی در سیاست گذاری راهبردی بررسی می ­شود. در فصل دوم با عنوان نشانه ­شناسی سیاست گذاری راهبردی، نشانه ­های الگویی و هنجاری، کارکردی و اجرایی و همچنین معنایی، زبانی و مفهومی در سیاست گذاری راهبردی تبیین و بررسی می­ شود. در فصل­ های سوم لغایت ششم، کارکرد، عناصر تشکیل ­دهنده، الگوها و روش­ های تحلیل سیاست گذاری راهبردی بررسی شده­ است. فصل هفتم به تبارشناسی تاریخی و فرایند تکامل سیاست گذاری راهبردی اختصاص دارد. در فصل­ های هشتم و نهم، موضوع دولت و سیاست گذاری راهبردی و نیروهای اجتماعی و معیارهای بوروکراتیک در سیاست گذاری راهبردی واکاوی شده است. در فصل دهم، بحث نشانه­ ها و فرایند پردازش اطلاعات در سیاست گذاری راهبردی بیان شده است. در فصل های یازدهم لغایت چهاردهم، موضوعاتی همچون ابزارهای ارتباطی و تصمیم ­گیری در سیاست گذاری راهبردی؛ نقش ارزش ­های راهبردی در رقابت ­های بین ­المللی و بازتولید و خلق ارزش ­های راهبردی؛ سیاست گذاری راهبردی فرهنگی، هویتی و اجتماعی؛ مفهوم کنترل فرسایش و ناپایداری در سیاست گذاری راهبردی بررسی می ­شود. در فصل پانزدهم نیز مولفه ­هایی همچون اهداف، مدل ­ها، نهادها و نیروها، فرایندها، مراحل ساختاری و کارکردی، کارگزاران و عقلانیت راهبردی در سیاست گذاری راهبردی مورد بررسی قرار گرفته است. 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما