تحول دکترین امنیتی اسرائیل در قبال سوریه(با نگاه به جنگ 2011)
فاخره عرب اسدی
یکی از چالش های حوزه روابط بین الملل که در یک قرن اخیر ذهن پژوهشگران این حوزه را به خود مشغول کرده است، چالش شکل گیری و توسعه طلبی رژیم صهیونیستی است. به طوری که رژیم صهیونیستی به عنوان یک بازیگر توسعه طلب و نژادپرست شناخته شده است و راهبردهایش مبتنی بر راهبرد اشغال گری و تضعیف بازیگران پیرامون بوده است. از نگاه نگارنده، کنشگری رژیم صهیونیستی در قبال محور مقاومت و مشخصاً کشور سوریه ذیل طرح های کلانی که برای کل منطقه خاورمیانه و در جهت تغییر ساختار و مرزبندی های سایکس پیکو در این منطقه طراحی شده، کانون توجه این نوشتار است. طرح هایی که در جهت ایجاد خاورمیانه ای همسو با سیاست های آمریکا و ایمن برای اسرائیل طراحی شد و در سال 2000 میلادی با روی کار آمدن حکومت نومحافظه کار در آمریکا، فرصت اجرایی شدن یافت. در این میان، حکومت بوش زمینه ساز اجرای طرح خاورمیانه نوین شد و در آن سو نیز حکومت بشار اسد نقش بیشتری در محور مقاومت را بر عهده گرفت که در این باره ایال زیسر(Eyal Zisser) در مقاله ای با عنوان بحران در سوریه: تهدیدات و فرصت های اسرائیل، معتقد است، از زمانی که بشار اسد به قدرت رسید، خودش را به عنوان رئیس اردوگاه رادیکال در جهان و به عنوان دوست ایران و شریک اصلی و فعال حزب الله و حمایت در محور ضداسرائیل و ضد آمریکا ترسیم کرد.
این اثر پژوهشی مشتمل بر پنج فصل است که در فصل اول به چارچوب نظری موضوع می پردازد و نظریه واقع گرایی تهاجمی را به عنوان مبنای تئوریک کتاب حاضر با بیان مفروضات، اصول و مفاهیم خودش شرح می دهد. در فصل دوم، دکترین امنیتی اسرائیل از طریق بیان مبانی، اصول و مولفه های آن تشریح می شود که مولغه ها و مبانی مطرح در این زمینه عبارت اند از: مبانی و مولفه های ایدئولوژیک و دینی، مولفه های تاریخی و فرهنگی و مبانی داخلی مثل جمعیت، اقتصاد و سرزمین.
در فصل سوم کتاب، محیط امنیتی اسرائیل به تبع رویدادهای منطقه خاورمیانه بعد از سال 2000 میلادی ترسیم می شود و موضوعاتی همچون به قدرت رسیدن بشار اسد در سوریه؛ عقب نشیتی اسرائیل از جنوب لبنان؛ سقوط صدام؛ توسعه نفوذ ایران در عراق جدید؛ خروج سویه از خاک لبنان در پی ترور رفیق حریری؛ جنگ 33 روزه اسرائیل علیه حزب الله لبنان و قدرت یابی حماس در فلسطین و جنگ های 22 روزه و 8 روزه از جمله رویدادهایی هستند که هر کدام نقش موثری در ترسیم محیط امنیتی اسرائیل داشته اند.
فصل چهارم پس از بررسی توصیفی شروع بحران 2011 میلادی در سوریه و تفاوت آن با آنچه به عنوان بهار عربی در کشورهای منطقه شمال آفریقا به همراه داشت، به پشت پرده بحران در این کشور و نقش موثر آمریکا و اسرائیل در رقم خوردن جنگ سوریه می پردازد که به اعتقاد مولف، محیط امنیتی جدید اسرائیل و خدشه دار شدن قدرت بازدارندگی این رژیم در دهه اول 2000 میلادی باعث شد تا محور آمریکا و اسرائیل از سال ها پیش از 2011 میلادی مترصد فرصتی برای ضربه زدن به حکومت سوریه به طور خاص و محور مقاومت به طور عام باشند.
در فصل پنجم، با مروری بر دکترین امنیتی رژیم اسرائیل در قبال سوریه، به سناریوهای پیشروی جنگ سوریه و سناریوهای مطلوب آن رژیم اشاره می شود و در یک نگاه مقایسه ای در کنار تمام هزینه هایی که جنگ 2011 علیه سوریه به محور مقاومت تحمیل کرد، به تشریح دستاوردهای قابل توجهی که این جنگ برای محور مقاومت به همراه داشت، پرداخته می شود.