امروز شنبه  ۱ دی ۱۴۰۳
۱۴۰۳/۰۵/۱۰- ۱۳:۲۱ - مشاهده: ۶۷۱

منافع ملی در نظریه‌های روابط بین‌الملل

اسکات برچیل/ وحید بزرگی

کتاب به بررسی منافع ملی در چارچوب بحث­های نظری درون رشته روابط بین ­الملل می‌پردازد. در اینجا سوالاتی مطرح است مبنی بر اینکه آیا در عصر جهانی شدن اقتصاد، منافع ملی مفهوم با مسمایی است؟ اگر منافع ملی هنوز چراغ راهنمای دیپلماسی دولت­ ها تلقی می­ شود، آیا می ­توان به خوبی آن را تعریف کرد و نظریه روابط بین ­الملل می­ تواند به این کار کمک کند؟ آیا منافع ملی از ملی ­گرایی معاصر قابل تفکیک نبوده و یا باید آن را یک هنجار بین ­المللی برساخته اجتماعی تلقی کرد؟  این پرسش­ ها و سایر پرسش ­های مرتبط در کتاب طی چند بخش کلی بررسی شده ­اند. ابتدا، منافع ملی در چارچوب نظریه‌های سنتی یا متعارف روابط بین ­الملل، به ویژه دیدگاه­ های واقع ­گرایانه و نوواقع ­گرایانه بررسی شده است. مفهوم منافع ملی به طور سنتی در این چاچوب به عنوان شالوده رویه دیپلماتیک تعریف و مطرح شده­ است.  

همچنین کتاب به بررسی دیدگاه ­های انتقادی درباره منافع ملی با نگاهی به رویکردهای مارکسیستی و آنارشیستی می ­پردازد. این دو سنت، این ادعا را که ملت هنوز یک کنشگر فعال در امور بین ­المللی و دارای منافع مشترک جمعی است، به طور جدی به چالش می ­طلبند و در عوض بر منافع خاص گروه­ های خاص تشکیل­ دهنده ملت تمرکز می‌کنند. در ادامه، کتاب به بررسی معنای منافع ملی در دیدگاه ­های نظری پیشرو یا بالنده با تکیه بر نظریه ­های لیبرالی، مکتب انگلیس و سازنده ­انگاری می ­پردازد. لیبرالیسم به طور تاریخی ضددولتی است و به پیروزی نیروهای بازار بر ملی ­گرایی چشم دوخته است.

در کتاب حاضر تلاش می­ شود تا نشان داده شود که به رغم تداوم کاربرد مفهوم منافع ملی در نظریه ­های متعارف روابط بین ­الملل و احیای این مفهوم در نظریه سازنده انگارانه، این مفهوم در عصر جهانی ­شدن اقتصادی نمی ­تواند کاملاً در مقابل انتقادات دیدگاه­ های نولیبرالی و رویکردهای انتقادی مثل مارکسیسم و آنارشیسم مقاومت کند. به رغم رواج وسیع این مفهوم در محافل سیاسی به عنوان یک ابزار مشروعیت ­بخش، و به رغم تداوم کاربرد آن در حوزه سیاست امنیتی، یک بررسی نظری روشن می ­سازد که این مفهوم چندان مضمون معناداری ندارد.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما