چگونه دیکتاتور باشیم؟ آیین شخصیت در قرن بیستم
فرانک دیکاتر /
زهرا صادقی
در این کتاب نگارنده به شخصیت دیکتاتورها می پردازد و شخصیت هشت دیکتاتور متفاوت را بررسی می کند. در این میان هر کدام از این دیکتاتورها در رسیدن به قله افتخار تصمیم های کلیدی جداگانه ای اتخاذ می کنند که با دیگری متفاوت است؛ دیکتاتورهایی که برای مدت طولانی حکومت کردند و مهارت های زیادی آموخته اند. سوالی که نگارنده در اینجا مطرح می کند این است که چه کسی کیش شخصیتی می سازد؟ در این راستا، نویسنده نقلی از مائوتسه دون را بیان می کند که وی در خاطرات شخصی خود می نویسد: سیاست های یک حکومت دیکتاتوری در وهله اول بر شخصیت خود دیکتاتور استوار است. مثلاً استالین پی در پی کیش شخصیتی خود را هرس می کرد و شاخ و برگ اضافی آن را می چید. هر آنچه که فکر می کرد بیش اندازه تحسین می شود را کاهش می داد و اجازه می داد کمیبعد هر وقت که به زعم او زمانش فرارسید، دوباره ظهور کند.
به اعتقاد نویسنده فقط دیکتاتورهایی که به دو ابزار قدرت وحشت و کیش شخصیتی متکی بودند، توانستند حکومت خود را تداوم بخشند. این کتاب به منبع کیش شخصیتی می پردازد، یعنی همان جایی که از آن پدید می آید، یعنی قلب استبداد.
شخصیت هشت دیکتاتوری که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، عبارت اند از: موسیلینی، هیتلر، استالین، مائو، کیم ایل سونگ، دووالیه، چائوشسکو و منگیستو.