امروز چهارشنبه  ۲۵ مهر ۱۴۰۳
۱۴۰۳/۰۶/۱۱- ۱۲:۲۵ - مشاهده: ۳۵۷

Governance and domestic policymaking in Saudi Arabia: transforming society economics politics and culture

Mark C. Thompson and Neil Quilliam

کتاب به منظور دستیابی به درک بهتر از فرایندهای سیاستگذاری و همچنین حاکمیت در عربستان سعودی تالیف شده است. از نظر نگارنده، درک این دو حوزه ارتباط ویژه­ای با برنامه­ های متنوع ­سازی اقتصادی در عربستان سعودی از جمله چشم­ انداز 2030 عربستان سعودی و برنامه تحول ملی 2020 آن کشور دارد. چشم ­انداز 2030 عربستان سعودی و برنامه تحول ملی 2020، ابتکارات دولتی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان سعودی و اجرای تغییرات احتمالی در سراسر آن کشور است.

          تالیف کتاب حاکمیت و سیاست ­گذاری داخلی در عربستان سعودی، بر اساس کارگاهی آموزشی با موضوع سیاست ­گذاری داخلی و حکمرانی در عربستان سعودی بوده ­است که این کارگاه در سال 2019 میلادی از سوی مرکز تحقیقات خلیج فارس دانشگاه کمبریج برگزار شده­ است. یکی از اهداف کتاب مذکور، تجزیه و تحلیل عواملی است که سیاست ­گذاری و حکمرانی داخلی موثر و بادوام را در نظام پادشاهی تسهیل یا محدود می ­کند. کتاب شامل سه بخش است که عبارت ­اند از: 1- سیاست گذاری در عربستان سعودی، 2- اجرای سیاست­ ها و چالش ­های حاکمیتی و 3- مدیریت انرژی و سیاست­ های محیط زیستی.

          در بخش اول که به بررسی مبانی سیاست­ گذاری در عربستان سعودی می ­پردازد، سه فصل آمده است. فصل اول با عنوان "آیا از شواهد برای سیاست ­گذاری در عربستان سعودی استفاده می‌شود؟ درس ­هایی از مشارکت سیاسی-پژوهشی بین ­المللی در سیاست اجرایی" به نقش دانشگاه ­ها و سایر موسسات پژوهشی در بهبود سیاست­ ها می ­پردازد. این فصل بر اساس یافته ­های برگرفته از برنامه تحقیقاتی مدسه‌هاردوارد کندی است که در آن دانشمندان با وزارت­خانه ­های کار عربستان سعودی در خصوص توسعه اجتماعی و آموزشی همکاری داشته­ اند. در فصل دوم با عنوان " چگونه عربستان سعودی می­ تواند برنامه ­های اصلاحات اقتصادی واگرا را هماهنگ کند؟" نویسنده بررسی می ­کند که چگونه سیاست­ گذاران عربستان سعودی می­ توانند بر ناهماهنگی اصلاحاتی - که بر اساس آن، برنامه اصلاحات اقتصادی پادشاهی، فاقد هماهنگی موثر بوده و منجر به تولید سیاست ­های متضاد و نتایج نامناسب می ­شود-، غلبه کنند؟ در اینجا نشان داده می­ شود که دستورکار آزادسازی که شکل ­دهنده سند چشم­ انداز 2030 عربستان سعودی و برنامه تحول ملی آن کشور می­ باشد، گاهی اوقات با سایر برنامه ­های اصلاحات اقتصادی در تضاد است. فصل سوم با عنوان " شاه­ سازان یا چاقوها؟ نقش مشاوران در سیاست­ گذاری داخلی و حکمرانی در عربستان سعودی" به موضوع اصلی مشاوران و نقشی که آنها در سیاست­ گذاری داخلی و حکمرانی در عربستان سعودی ایفا می ­کنند، می ­پردازد. نویسنده معتقد است، مشاوران بخش مهمی از دستورکار کلی اصلاحات هستند و وظایف مهمی را نه تنها در شکل ­دهی و اطلاع­ رسانی سیاست ­ها، بلکه در حفظ وضعیت موجود سیاسی ایفا می ­کنند.

          بخش دوم کتاب با عنوان "اجرای سیاست­ ها در عمل"، به نوعی از تدوین صرف سیاست ­ها فاصله می ­گیرد و به سمت عملی کردن سیاست­ ها پیش می ­رود. این بخش شامل سه فصل است. در فصل چهارم کتاب با عنوان "نشست خلیج فارس 2019: فراتر از فاکتوری ظاهری و نمایشی: ایجاد ظرفیت دفاعی در عربستان سعودی سلمان"، نویسنده اصلاحات جاری در صنعت دفاعی عربستان را بررسی می­ کند و اذعان می ­دارد که به رغم موقعیت ­های محدود در این بخش، اما در مجموع، ظرفیت ­سازی دفاعی نتایج قابل توجهی را در بر دارد. این جا بخشی است که سند چشم انداز 2030 عربستان سعودی می­ تواند به موفقیت دست یابد. در فصل پنجم با عنوان "جوانان و انتخاب­ های آموزش حرفه ­ای در عربستان سعودی: همسو کردن سیاست ­ها با آرمان ­ها" به موضوع نقش آموزش در برنامه ­های اصلاحات می ­پردازد. نویسنده در اینجا به این موضوع می ­پردازد که چگونه و چرا جوانان در عربستان سعودی تحصیلات حرفه­ ای را انتخاب می ­کنند. او خاطرنشان می ­سازد، در حالی که جریان اصلاحات در نظام آموزشی به طور مستمر برای دستیابی به اهداف توسعه و رونق اقتصادی تلاش می­ کند، اما اجرای موفق ­آمیز آن به دلایل متعدد از جمله وجود چالش­ ها، مجموعه وسیعی از شروط برنامه ­های متنوع و مهم­تر از همه برنامه ­های آموزش محدود و فرصت­ های شغلی، با تردید و اختلال مواجه است. فصل ششم با عنوان " علل چاقی و سیاست­ های عمومی"، سیاست ­های بهداشتی را برجسته می ­سازد و با برجسته ساختن برخی نقاط ضعف در اجرای برنامه ­های بهداشتی، توصیه­ های عملی در راستای بهبود نتایج برنامه ­ها و سیاست ­ها از جمله اتخاذ برنامه تحقق کیفیت زندگی ارائه می ­کند.

          بخش سوم کتاب با عنوان " چالش­ های حاکمیتی و مدیریت انرژی و سیاست­ های محیط زیست" شامل چهار فصل می­ باشد. در فصل هفتم با عنوان "حاکمیت انرژی: آیا مجمع جدید، در صنایع انرژی عربستان سعودی قدیمی است؟"، استدلال می ­شود روند کنونی در اداره بخش انرژی­ های تجدید­پذیر با آنچه بر صنعت نفت پادشاهی حاکم شده است، متفاوت است، این روند کاستی­ هایی دارد که نیازمند توجه است. فصل هشتم با عنوان "در جستجوی مشروعیت: سیاست­ گذاری زیست محیطی در عربستان سعودی"، اهمیت اقتصاد سیاسی در تقویت مشروعیت خاندان حاکم سعودی را مورد توجه قرار می ­دهد. فصل نهم با عنوان "عوامل اقلیمی در تنوع اقتصادی عربستان سعودی و اقدامات محرک: سیاست­ ها، چالش ­ها و فرصت ­ها"، مبتنی بر موضوعات فصل هشتم می­ باشد و حاکمیت تغییرات آب و هوایی در عربستان سعودی را مورد ارزیابی و بررسی قرار می ­دهد. فصل دهم با عنوان "آخرین مرد ایستاده: آرامکوی سعودی و اقدامات آب و هوایی جهانی" به نقش آرامکوی عربستان سعودی در میان شرکت­ های بین ­المللی نفتی می­ پردازد. در اینجا عربستان سعودی نه تنها به نقش پادشاهی خود ادامه می ­دهد و سیاست اقتصادی را پیش می­ برد، بلکه آخرین مرد ایستاده در برابر اقتصادهای آسیایی است که به هیدروکربن ­ها برای رشد اقتصادی خود وابسته­ اند. 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما