تضاد ایدهها: بررسی تطبیقی رویکردهای مقاومت و سازش در پروندههای منطقه ای
رضا حجتشمامی
طی سالهای اخیر، روند تحولات منطقه ای و بین المللی در غرب آسیا از چنان شتاب و عمقی برخوردار بوده است که برای بررسی همه ابعاد و جوانب مختلف آن، باید مجموعه ای از متغیرها و مولفه های اثرگذار در هریک از تحولات اعم از زمینه های تاریخی، موقعیت جغرافیایی، وضعیت اقتصادی و از همه مهمتر بازیگران سیاسی دخیل را مورد ارزیابی قرار داد. بر این اساس به منظور بررسی سیاست های جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای غرب آسیا و جهان اسلام، کتاب حاضر به بررسی اندیشه های دوگانه مقاومت و سازش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ابعاد نظری و عملی پرداخته و پیامدهای ناشی از پیگیری هر یک از این ایده ها را مورد واکاوی قرار داده است.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، دو رویکرد کلی درباره مناسبات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پدیدار شد. رویکرد مقاومت محور با تکیه بر اصول اساسی انقلاب اسلامیبر ادامه سیاست مبارزه با استکبار جهانی تأکید دارد که بر اساس آن باید حمایت از جهان اسلام، جریانهای نهضتی و مستضعفان در دستور کار نظام سیاستگذاری خارجی قرار گیرد. در مقابل، رویکرد سازش با نگاهی منفعت محور و با تأکید بر گستره تهدیدات جهانی علیه ایران، خواستار عقبنشینی از سیاستهای مقاومتمحور و در پیش گرفتن تعامل و همکاری کشور با قدرتهای جهانی از جمله آمریکا به منظور ایجاد گشایشهای اقتصادی و سیاسی است.