امروز شنبه  ۶ مرداد ۱۴۰۳
۱۴۰۲/۰۶/۱۹- ۱۶:۱۷ - مشاهده: ۱۰۹۰

آرایش نهادی و چینش کابینه در زیست سیاسی دمکراتیک

وحید ذوالفقاری

مطالعه دمکراسی به عنوان یکی از پرکاربردترین موضوعات در علم سیاست، پدیده ­ای جدید نیست. حال آنکه زیست­ سیاسی دمکراتیک یک مفهوم نوظهور است که بیش از ساختار سیاسی، به فرهنگ سیاسی توجه دارد. در این پیوند، رژیم نمایندگی هم به عنوان یکی از آموزه ­های اساسی در چنین زیستی، اهمیت حیاتی در مطالعه سیاست مدرن خواهد داشت. در بیان دیگر، کاربرد زنجیره نمایندگی در زیست سیاسی دموکراتیک، تلاشی برای افزایش خدمات و مزایا است. اهمیت این موضوع در عصر مدرن تا حدی پیش رفت که غفلت از رژیم نمایندگی سیاسی و دموکراتیک در ملت-دولت ­های مدرن باعث ناکارایی زیست سیاسی خواهد شد.

           مطالعه نحوه آرایش سیاسی دولت در دمکراسی­ های ریاستی و پارلمانی نیز نشان می­ دهد که کابینه به عنوان شورایی از مسئولان رده بالا است که با انتخاب رئیس دستگاه اجرا تشکیل می ­شود. اعضای این شورا به عنوان وزرای کابینه دارای کارویژه ­های مختلفی هستند. در حالی که کابینه در رژیم ­های پارلمانی به عنوان نهاد تصمیم­ گیری با مسئولیت دسته­ جمعی انگاشته می ­شود، در رژیم ­های ریاستی به عنوان یک نهاد مشورتی و کمکی است که به حمایت از تصیمیم­ گیری­ های رئیس دستگاه اجرا مبادرت می‌کند. اما صرف نظر از چنین تمایزی، کابینه به عنوان یک نهاد مسئول، ضمن تبدیل قدرت انتخاباتی به تصمیمات و سیاست ­های اجرایی، در تلاش برای مدیریت چالش­ ها، فرصت ­سازی و ارائه راه حل برای برون رفت از مشکلات است. همچنین پیش ­بینی ­ناپذیری انتخابات و ناآگاهی پیشینی از الگوی چینش کابینه باعث می ­شود تا مطالعه نحوه آرایش سیاسی دولت برای درک جهت­ گیری، تصمیم­ گیری و سیاست ­گذاری کابینه دوچندان مقرون به تحلیل شود و طبق این فهم، تبیین نحوه آرایش صفحه شطرنج سیاست و مطالعه اثرات آن بر چینش کابینه در زیست سیاسی دموکراتیک به دغدغه اصلی نگارنده بدل شده است و اثر حاضر با درک فرایند تشکیل کابینه به عنوان یک رویه پویا، آن را بخشی از چرخه زیست دموکراتیک و سیاست ائتلاف می­ پندارد. در بیان دیگر، به جای تحلیل فرایند تشکیل، حکمرانی و پایان کار کابینه به عنوان فرایندهای مستقل و بی ارتباط در دمکراسی ­های غربی، اثرحاضر یک رهیافت منسجم و پویا ارائه می ­کند. نگارنده بر این باور است که چانه ­زنی برای تشکیل کابینه شامل زنجیره­ای از فرایندها و سازوکارها است که بازیگران سیاسی را به پای میز مذاکره می ­کشاند. سیاست­مداران به عنوان نمایندگان شهروندان موظف به رفتار بر اساس مطالبات و اولویت ­های آن‌ها هستند. مزید بر آن، از آن جایی که شهروندان شناخت کافی از نامزدهای انتخابات ندارند و شرایط انتخاباتی هم اغلب قابل پیش­ بینی نیست، فرایند چانه ­زنی نخبگان سیاسی هم اغلب بی­ ثبات و نامطمئن است. چنین زیستی با چالش ­های اخلاقی، انتخابات نامطلوب، سیاست های رانتی و سواری مجانی مواجه است. از این رو، وابستگی متقابل مراحل گوناگون زیست سیاسی، اثرات گوناگون انتخابات دموکراتیک و شناخت زیست جهانی سیاسی بی ­ثبات به عنوان مفروضات اصلی و شالوده اصلی اثر حاضر هستند.   

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما