امروز سه شنبه  ۲۰ آذر ۱۴۰۳
۱۴۰۳/۰۵/۰۱- ۱۱:۴۰ - مشاهده: ۵۶۷

ایران و جهان عرب: الگوهای رقابت و همکاری

محمد سلطانی نژاد

جمهوری اسلامی ایران و کشورهای عربی چهار دهه از تعاملات پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته‌اند. به رغم اینکه مناسبات ایران با هرکدام از دولت­ های عربی، ویژگی خاص خود را دارد، اما نوعی الگوی کما بیش ثابت از رقابت و همکاری را می ­توان میان ایران و هر کدام از دولت­ های عربی ردیابی کرد و از این رو، نویسنده در صدد ارائه یک چارچوب تبیینی برای مناسبات ایران و جهان عرب است و به دولت‌هایی توجه دارد که مناسبات با آن‌ها، یکی از دو صورت رقابت یا همکاری با جمهوری اسلامی ایران را به بهترین نحو برجسته می­ سازد. مولف در این پژوهش از آخرین تحولات صورت گرفته در توسعه نظریه سازه­ انگاری استفاده کرده و با استفاده از رویکردی مرکب از تحلیل سیاست خارجی شناختی و نظریه سازه‌انگاری در روابط بین ­الملل، قالبی را برای درک فهم روابط ایران و جهان عرب ارائه داده است.

          ایده اصلی کتاب این است که برای فهم مناسبات ایران و جهان عرب، باید به چگونگی برساخته شدن هویت­ های ایرانی و عربی در برابر یکدیگر توجه داشت و بدین منظور می­ باید مجموعه ­ای از عوامل هیجانی، عاطفی و نگرشی که در شکل­ گیری این هویت­ ها اثرگذار بوده ­اند را ردیابی کرد. بدین منظور، کتاب در چهار فصل تنظیم شده است . در فصل اول، الگویی از رقابت و همکاری میان ایران و کشورهای عربی ارائه شده و دولت­ های عربی بر مبنای معدل تعاملات آن‌ها با ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی‌به دو دسته رقیب و همکار تقسیم شده ­اند. در این فصل طی دو بخش، روابط میان طرفین مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش اول با عنوان جهان عرب و رقابت با ایران، روابط ایران با کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، بحرین، عمان و مصر بررسی شده است و در بخش دوم با عنوان جهان عرب و همکاری با ایران، روابط ایران با کشورهای عراق، سوریه و لبنان مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم، بحث اصلی این است که تلاش­ هایی که برای فهم و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تا کنون صورت گرفته است، ضعف­ هایی مهم در توضیح مناسبات ایران و جهان عرب دارد و نویسنده در این فصل به ارزیابی نظریه­ هایی پرداخته است که برای تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته­ اند و با بررسی قابلیت استفاده از این نظریه­ ها برای تبیین روابط ایران و کشورهای عربی، این گونه نتیجه ­گیری شده است که دوگانه ­های واقع­ گرایی- ایدئولوژی و ساختار-کارگزار مانع از درک کامل سیاست خارجی ایران و در نتیجه مناسبات ایران با جهان عرب هستند.  

در فصل سوم با عنوان، سازه ­انگاری روانشناختی: رویکردی جدید به مطالعه روابط ایران و جهان عرب، یک چارچوب نظری جدید برای توضیح روابط ایران وکشورهای عربی با استفاده از جایگاه شناخت گرم در ساخت هویت­ های ایرانی و عربی ارائه شده است. آنچه در این فصل بحث می­ شود، این است که با ایجاد ارتباط میان نظریه سازه­ انگاری با رویکردهای روانشناسی شناختی می­ توان گامی فراتر از آنچه تا کنون با استفاده از نظریه سازه ­­انگاری در تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برداشته­ شده­ است، برداشت. ایراد مهم برداشت­ های قبلی از سازه ­انگاری این است که اولاً، به فرایند برساخته شدن هویت که خود تعیین­ کننده گفتمان­ های غالب است، به اندازه کافی توجه ندارند و نتیجه ­محور هستند. ثانیاً، در توضیحاتشان در مورد شکل­ گیری هویت، آن را به شناخت تقلیل می­ دهند. لذا در این فصل نشان داده می‌شود که هیجان ­ها در شکل دادن به هویت نقشی به سزا دارند و بدون توجه به آن‌ها و با فروکاستن هویت به شناخت، ارائه تبییی نسبتاً فراگیر از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال جهان عرب ممکن نیست. فصل چهارم، به تطبیق چارچوب نظری جدید ارائه شده در فصل سوم بر روابط ایران و جهان عرب اختصاص داشته و چارچوبی مفهومی‌برای درک روابط آنها ارائه می­ دهد. در اینجا چگونگی فهم روابط ایران و جهان عرب با استفاده از نظریه سازه ­انگاری روانشناختی مورد بررسی قرار می­ گیرد و تاثیر عوامل عاطفی، هیجانی و نگرشی در شکل­ دهی به هویت­ های ایرانی و عربی در قبال یکدیگر توضیح داده می­ شود و این توضیحات برای فهم چرایی تنش ­زا بودن و یا همکاری­ جویانه بودن روابط ایران با دولت­ های عربی به کار گرفته می ­شود.

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است

امتیاز شما