احزاب عربی در کنست

در زمینه فعالیت­ های اعراب در درون حاکمیت رژیم صهیونیستی، آثاری تدوین شده است. اما در این میان، جای اثری درباره قوه قانون ­گذاری رژیم صهیونیستی که حضور شایان توجه اعراب در آن را نمی ­توان نادیده گرفت، خالی و محسوس بوده ­است که بدین ترتیب، کتاب احزاب عربی در کنست به منظور بررسی و تبیین این موضوع تالیف شده­ ­است.

          از ابتدای تصرف فلسطین، در مورد همکاری یا عدم همکاری با رژیم اشغالگر، در میان فلسطینی­ ها دسته ­بندی­ های مختلفی وجود داشته ­است. برخی هر نوع همکاری با رژیم صهیونیستی را محکوم می­ کردند و از اساس، موجودیت این رژیم را به رسمیت نمی ­شناختند که گروه ­های مقاومت و به ویژه حماس و جهاد اسلامی در زمره این دسته قرار دارند. برخی دیگر، تعامل با رژیم صهیونیستی را با کراهت و از سر ناچاری پذیرفته­ اند. این گروه ناگزیر از کار در مناطق 1948 هستند و تامین معاش، آنان را به نوعی تعامل ناخواسته و از سر اجبار با رژیم صهیونیستی مجبور کرده ­است. دسته سوم، کسانی هستند که مایل می ­باشند تا از ظرفیت ­های اسمی و قانونی رژیم اشغالگر بهره حداقلی ببرند و در تامین حقوق و منافع فلسطینی­ ها از ابزارها و روش­ های آن رژیم استفاده کنند. از منظر این افراد، حضور در کنست و سایر فعالیت­ حزبی و سیاسی از قبیل انتخابات شهرداری ­ها یا مشارکت در امور اجتماعی دیگر، زمینه را برای کاهش آلام فلسطینی ­ها فراهم کرده و چنین همکاری ­ای با دشمن می ­تواند به تحمل ­پذیرتر شدن شرایط سخت زندگی در دوران اشغال کمک کند.

          بسیاری از نمایندگان عرب کنست، با گرایش ­های مختلف مسیحی، لاییک، اهل سنت، سوسیالیست و کمونیست با چنین نگرشی به انتخابات و فعالیت ­های حزبی روی آورده و تلاش کرده ­اند تا نقش عرب خوب و مطیع را در موقعیت ­های مختلف ایفا کنند. همچنین در این میان، دروزیان عرب، تنها گروهی هستند که نه تنها امر واقع رژیم صهیونیستی را پذیرفته­ اند، بلکه با تمام وجود در خدمت آن رژیم درآمده و خود را عضو رسمی جامعه یهودی و شهروند درجه یک آن جامعه تلقی می ­کنند.

          کتاب طی شش فصل به بررسی و تبیین موضوع می­ پردازد. در فصل اول با عنوان "کنست و سازوکار احزاب در رژیم اسرائیل"، موارد متعددی ارائه شده ­است. از جمله این موارد می ­توان به بررسی ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی، احزاب سیاسی و نقش آنان در سیاست، جایگاه کنست و چگونگی پیدایش آن، سازوکارهای حاکم بر این نهاد و نقش آن در نظام تصمیم ­سازی رژیم صهیونیستی اشاره نمود. همچنین در این فصل به بررسی قانون پایه اسرائیل در خصوص کنست، نوع تعامل این قوه با سایر قوا و ساختار داخلی و کمیسیون­ های آن، حدود اختیارات و وظایف هر یک از کمیته­ ها، روند قانون ­گذاری و حدود اختیارات آن‌ها پرداخته­ می ­شود.

          فصل دوم با عنوان "حیات سیاسی فلسطینی ­های ساکن در اراضی اشغالی 1948"، به بررسی حیات سیاسی و اجتماعی فلسطینی ­های ساکن اراضی اشغالی اختصاص یافته ­است. تلاش ­ها پراکنده و غیرمتشکل در مقابله با هجوم سازمان یافته و به طور کامل برنامه­ ریزی شده صهیونیست ­ها، مقابله دست خالی با روند اشغال و تجزیه فلسطین، مشکلات پیوسته رو به ازدیاد اسکان و آوارگی در داخل فلسطین، محرومیت از حقوق مصرح قانونی تحت حاکمیت اشغالگران و شروع و خاتمه مذاکرات دوجانبه و چندجانبه با رژیم صهیونیستی به منظور احقاق پاره ­ای از حقوق از دست رفته و نتایج مایوس ­کننده آن از جمله مباحث مطرح شده در این فصل می­ باشد.

          فصل سوم با عنوان "وضعیت فلسطینی­ های برجا مانده در اراضی 1948"، به بررسی وضعیت احزاب عربی و تشکل­ های فلسطینی اختصاص دارد که به حاکمیت اشغال گران تن داده و پذرفته ­اند که در ذیل مواد و تبصره ­های قانونی، راهی برای حضور در قدرت و دفاع از حقوق فلسطینی­ ها پیدا کنند. تحمیل شرایط سخت زندگی تحت اشغال و پذیرش ناخواسته همکاری با آن رژیم و مراتب تعامل و فراز و فرودهای ناشی از این حرکت سیاسی، محتوای این فصل را تشکیل می ­دهند.

          فصل چهارم با عنوان "احزاب و تشکل­ های عربی در اراضی اشغالی 1948"، به معرفی احزاب عربی و تاریخچه حضور آنان و سوابق حضور و مشارکت در امر سیاست و فعالیت در کنست اختصاص دارد. در این فصل، فهرست کامل این احزاب پیش و پس از تاسیس اسرائیل و دفعات حضور آنان در کنست، نوع تعامل با قدرت فائقه و نظام صهیونیستی و میزان تحرک سیاسی آنان بیان شده ­است.

          در فصل پنجم با عنوان "مروری تحلیلی –آماری به نحوه حضور نمایندگان فلسطینی 1948 در کنست"، تجزیه و تحلیل آماری مشارکت احزاب عربی و فعالیت ­های آنان مورد توجه قرار گرفته و میزان اثرگذاری این احزاب در ادوار مختلف بررسی شده است.

          در فصل ششم با عنوان نتیجه ­گیری، به بررسی مباحث مطرح در فصل­ های کتاب اختصاص دارد و نتایج عینی و عملی مترتب بر حضور فلسطینی­ ها و عرب 1948 در کنست را به تصویر می ­کشد که تفسیر یأس سیاسی حاکم بر جامعه عربی تحت اشغال و تشریح سرخوردگی ­های مکرر آنان با تکیه بر آمار و نظرسنجی­ های انجام گرفته، پایان ­بخش این فصل می ­باشد.