درآمدی بر تروریسم و ضد تروریسم
یاسر اسماعیلزاده
نویسنده معتقد است، امروزه تروریسم به شبکه ای گسترده و پیچیده تبدیل شده است. از این رو، مقابله با آن مسئله ای اساسی در دولت ها و سازمان بین المللی به شمار می رود. گام نخست در فرایند مقابله با تروریسم، شناخت صحیح از ماهیت، ابعاد و سازوکارهای این پدیده است. اگر تروریسم به مثابه شبکه ای ارزیابی شود، در آن صورت، ارزیابی نقاط قوت و ضعف شبکه ها را می توان در پنج بعد اصلی در سطح سازمانی، روایتی، عقیدتی و دکترینی، فناورانه و همچنین اجتماعی بررسی کرد.
در سطح سازمانی، بر نیاز کشف این موضوع تاکید می شود که تروریسم بر اساس چه ساختاری و مبتنی بر چه نوع شبکه ای سازماندهی می شود و در نتیجه دست به اقدامات خشونت بار می زند.
در سطح روایتی، بر این نکته تاکید می شود که به دلیل غلبه رویکردهای پست مدرن بر دنیای تروریسم، می بایست گفتمان حاکم بر گروه های تروریستی و روایت های تروریست ها به درستی درک شود. در اینجا این سوالات مطرح است که آیا روایت های تروریست ها از مشروعیت، قدرت، تبعیض مبتنی بر منطق خاصی است؟ یا قصد عملیات روانی علیه اهداف خود را دارند؟ همچنین با توجه به اینکه فهم دکترین و عقیده تروریست ها بسیار مهم است، بر اساس چه زمینه و بستری، ایدئولوژی در گروه تروریستی انتخاب و حاکم شده است؟ آیا آنها در بیشتر اوقات پراکنده هستند و سپس به دلیل حمله متحد می شوند؟
با توجه به اشکال جدید تروریسم و پیشرفت ها در دنیای فناوری و ارتباطات، استفاده گروه ها از فناوری های مختلف و سبک ارتباطات آن بسیار مهم است و بدون مجهز شدن به ابزارهای جدید فناوری، سیاست های ضدتروریسم کارآمد نخواهد بود. درک سطح ورود گروه تروریستی به عرصه اجتماعی و نحوه تعامل آن با سطوح اجتماعی و مردمی، در شناخت تروریست ها تاثیر فراوانی دارد؛ به طوری که گروه های تروریستی به میزانی که بتوانند جامعه هدف و مردم را با خود همراه می سازند تا موقعیت بیشتری کسب کنند.
با عنایت به مراتب فوق، برای مقابله با تروریست ها باید زیرساخت اساسی ای به نام تفکر و اندیشه عمیق راجع به تروریسم شکل گیرد تا بتوان مبتنی بر آن فکر و شناخت، اقدامات سخت افزاری و محدودکننده علیه خشونت را اعمال کرد. کتاب حاضر در پنج فصل به بررسی موضوع می پردازد.
در فصل اول، مبانی مطالعاتی تروریسم و چارچوب های مفهومی و رویکردهای نظری به آن تبیین شده است. در این جا، نگاه تاریخ مند بر سیر تطور تروریسم در جهان مورد واکاوی قرار گرفته است.
در فصل دوم، چهار مسئله مهم در مطالعات تروریسم که به مثابه گزاره هایی مبهم و پیچیده ذهن سیاست گذاران و پژوهش گران را مشغول ساخته اند، بررسی می شوند. این موضوعات عبارت اند از: رابطه تروریسم و فقر؛ عقلانیت تروریسم یا بی منطق بودن آن؛ رابطه تروریسم و مهلک بودن آن؛ غرب ستیز بودن یا تمرکز تروریسم بر جغرافیای خاص.
در فصل سوم، شش مسئله مهم در عرصه مبارزه با تروریسم بررسی می شود که عبارت اند از: 1- همکاری های کشورها و سازمان ها در مبارزه با تروریسم؛ 2-مسئله چهره یابی و شناسایی تروریست ها در فرایندهای ضدتروریستی؛ 3- مقابله با تروریسم سایبری؛ 4-کارآمد بودن و اثربخشی «قطع راس سازمان های تروریستی»؛ 5-شکست ناپذیر و تمام نشدنی بودن تروریسم و 6-غلبه رویکرد کل گرایانه در مواجهه با تروریسم.
در فصل چهارم، موضوع تروریسم در ایران در دوره های پیش از اسلام؛ پس از اسلام؛ پهلوی اول و پهلوی دوم بررسی شده است. همچنین در اینجا موضوع تروریسم در ایران پس از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و گروه های تروریستی در سه بخش مذهبی، سیاسی و نوپدید دسته بندی شده اند.
در فصل پنجم، به روندهای آتی مطالعات تروریسم و همچنین آینده تروریسم و ضدتروریسم پرداخته شده است. تصور اینکه زمینه مطالعاتی تروریسم در آینده به چه سویی خواهد رفت؟ بینش پژوهش گران را هدفمندتر خواهد ساخت. در این فصل رویکردهای نوین انتقادی نسبت به تروریسم بررسی شده است. همچنین عرصه های تروریسم و مقابله با تروریسم بر اساس نگاه های روندشناسانه و پیش بینی نسبت به آینده واکاوی شده است. در اینجا بحث جنگ ترکیبی و تهدیدهای تروریسم نوین نیز واکاوی شده است.